۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه

نسيم آزادي: خطاب به مادر سهراب: تو تنها نيستي "ما" نمي گذاريم ...

نسيم آزادي: خطاب به مادر سهراب: تو تنها نيستي "ما" نمي گذاريم ...: " مادر سهراب: نمی‌خواهم و نمی‌گذارم خون بچه‌ام پایمال شودراديو فردا: هفته گذشته پیش‌نویس قطعنامه‌ای از نقض حقوق بشر در ایران در کمیته سوم س..."

ایران آزاد: فرمانده نیروی انتظامی :هیچ گروهی مسئولیت ترور امرو...

ایران آزاد: فرمانده نیروی انتظامی :هیچ گروهی مسئولیت ترور امرو...: "مهر : فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ با تشریح حادثه ترور دو استاد دانشگاه در صبح امروز دوشنبه گفت: هیچ گروهی مسئولیت بمب ‌گذاری را بر عهد..."

iran frihet: Crimes Against Humanity Committed by the Islamic R...

iran frihet: Crimes Against Humanity Committed by the Islamic R...

iran frihet: توطئة جديد وزارت اطلاعات :وارد كردن زن مزدور به مر...

iran frihet: توطئة جديد وزارت اطلاعات :وارد كردن زن مزدور به مر...: "توطئة جديد وزارت اطلاعات :وارد كردن زن مزدور به مراسم مادران عزادار و خانواده هاي جان باختگان براي جاسوسي یکشنبه, 07 آذر 1389 ساعت 05:48 كا..."

۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه

ایران آزاد: دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی همدان بازداشت...

ایران آزاد: دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی همدان بازداشت...: "سیاوش حاتم، فعال دانشجویی و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی همدان روز سه شنبه این هفته توسط مامورین وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نام..."

ایران آزاد: دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی همدان بازداشت...

ایران آزاد: دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی همدان بازداشت...: "سیاوش حاتم، فعال دانشجویی و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی همدان روز سه شنبه این هفته توسط مامورین وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نام..."

iran frihet: رهنورد: ايران به زنداني بزرگ با محيط سراسر پليسي ت...

iran frihet: رهنورد: ايران به زنداني بزرگ با محيط سراسر پليسي ت...: "رهنورد: ايران به زنداني بزرگ با محيط سراسر پليسي تبديل شده است زهرا رهنورد، همسر ميرحسين موسوي و از رهبران مخالفان دولتزهرا رهنورد، از رهبر..."

iran frihet: Amir Javadi far سر اومد زمستون به یاد امیر جوادی ...

iran frihet: Amir Javadi far سر اومد زمستون به یاد امیر جوادی ...

iran frihet: رهنورد: ايران به زنداني بزرگ با محيط سراسر پليسي ت...

iran frihet: رهنورد: ايران به زنداني بزرگ با محيط سراسر پليسي ت...: "رهنورد: ايران به زنداني بزرگ با محيط سراسر پليسي تبديل شده است زهرا رهنورد، همسر ميرحسين موسوي و از رهبران مخالفان دولتزهرا رهنورد، از رهبر..."

iran frihet: نيجريه يك عضو سپاه پاسداران ايران را رسما متهم كرد...

iran frihet: نيجريه يك عضو سپاه پاسداران ايران را رسما متهم كرد...: "نيجريه يك عضو سپاه پاسداران ايران را رسما متهم كرد خبرگزاري هاي بين المللي امروز پنجشنبه ۴ آذر (۲۵ نوامبر) از آبيجا، پايتخت نيجريه گزارش دا..."

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

وخامت حال جسمی و روحی ایوب قنبر پوریان از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات

ایوب قنبرپوریان یکی از زندانیان حوادث پس از انتخابات ،وضعیت جسمانی و روحی بسیار نامناسبی دارد اما با این حال دادستان تهران و مسوولان زندان با مرخصی او مخالفت می کنند . به گزارش کلمه، او که بیش از یک سال در زندان است تنها چند بار توانسته با خانواده و بستگان خود ملاقات کند، چرا که خانواده اش در شهرستان زندگی می کنند و به سختی امکان سفر به تهران را پیدا می کنند. او پس از ماه ها بلاتکلیفی و زندانی بودن در بند ۳۵۰ و ۲۰۹ به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد . ایوب قنبرپوریان ، ۲۰ ساله و اهل یکی از روستاهای کوه دشت لرستان است که در تهران به عنوان کارگر ساختمان مشغول به کار بوده است . او در تظاهرات های مسالمت آمیز مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ شرکت داشته و به همین دلیل بازداشت و روانه زندان شده است . قنبرپوریان به دلیل از دست دادن پدرش، سرپرست خانواده بوده و در تمام ماههای گذشته ،خانواده او با مشکلات مالی فراوان دست به گریبان بوده اند. وی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به همراه بسیاری دیگر زندانیان سیاسی به سر می برد. خانواده قنبر پوریان و هم بندی های او نسبت به وضعیت جسمی و روحی او به شدت اظهار نگرانی می کنند تا جایی که هر روز چند نفر از زندانیان سیاسی این بند مسئولیت مراقبت از او را در زندان به عهده می گیرند.

اعتراضات به فشار و بازداشت پنج وکیل دیگر در هفته گذشته

در ايران فشار بر وکلای دادگستری امر تازه ای نيست اما در ماه ها ی گذشته روند اين برخوردهای خلاف قانون به حدی است که نهاد های جهانی حقوق بشری و وجدان های آزادی خواه جهان نيز نسبت به آن حساس شده‌اند. در هفته گذشته سه تن از وکلاي دادگستری با اتهام ارتکاب جرايم امنيتی و نيز رفتارهای مغاير با شئونات اسلامی (در خارج از کشور) در هنگام بازگشت از ترکيه، در فرودگاه تهران بازداشت شدند. اين در حالی است که اصل ۳۲ قانون اساسی (۱۳۵۸) و نيز ماده ۵ قانون احترام به حقوق و آزادی های شهروندی(۱۳۸۳ ) بازداشت خودسرانه و خلاف موازين قانونی را منع کرده است. علاوه بر آنها، خانم دکتر "رزا قراچورلو" وکيل دادگستری و عضو فعلی کميسيون حقوق بشر کانون وکلای مرکز و نيز همکار ديگرمان "محمد حسين نيری" وکيل دادگستری و عضو پيشين کميته "حق دفاع" همين کميسيون، دستگير و بازداشت شده‌اند و از محل نگهداری ايشان هيچ اطلاع دقيقی در دست نيست. "کميته" يادآورمی شود که پيش‌تر، "عباس جعفری دولت آبادی" دادستان تهران، از بازداشت پنج وکيل دادگستری در ارتباط با جرايم امنيتی خبر داده بود اما در جريان مصاحبه، از ذکر اسامی آن‌ها خودداری کرده بود. "کميته بين المللی وکلای مدافع حقوق بشر" ضمن محکوم کردن بازداشت خانم "رزا قراچورلو" و جناب آقای "محمد حسين نيری" خواستار آزادی تمامی وکلای بازداشتی و اتخاذ موضع ی صريح و مناسب "کانون وکلای دادگستری" به مثابه نهاد صنفی حامی حقوق وکلا در ايران است.

آرش صادقی: هنوز از مرگ مادرم در شوک هستم

مژگان مدرس علوم
جرس: آرش صادقي دانشجوي كارشناسي ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي و عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي آن دانشگاه كه تا اطلاع ثانوي از تحصيل محروم است روز یکشنبه در دادگاه تجديد نظر به پنج سال حبس تعزيري محكوم شده است.

این فعال دانشجویی که پس از انتخابات سال گذشته بازداشت شده بود، به قید وثیقه ای 500 میلیون تومانی به طور موقت آزاد است اما چندی پیش مامورین امنیتی بدون هیچ گونه احضار نامه ای برای بازگشت و یا تماس تلفنی از سوی ضابطین قضایی، جهت بازداشت مجدد آرش در ساعت چهار صبح به منزل مسكونی آنها یورش می برند، که او در زمان یورش ماموران در منزل حضور نداشت، اما یورش ماموران باعث شوکه شدن مادر او و در نتیجه حمله قلبی و پس از اندکی فوت او می شود.

به همین مناسبت "جرس" با این فعال دانشجویی در خصوص حکم صادره و حمله نیروهای امنیتی به منزلش به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:

آقای صادقی دردادگاه تجدید نظر حکم پنج سال حبس تعزیری برایتان تایید شد. لطفا در این زمینه برایمان بگویید.

من در دادگاه بدوی وکیل نداشتم و در خواست وکیل هم که کردم قاضی پیرعباس گفتند نیازی به وکیل نیست. بعد از اینکه دوباره برای داشتن وکیل اصرار کردم گفتند من تشخیص می دهم که شما باید وکیل داشته باشید یا نداشته باشید. اما در دادگاه دوم آقای طباطبایی وکیل من یک لایحه ای نوشتند. چون لایحه نوشتن من هم مصادف شده بود با جریانات فوت مادرم و ایشان لایحه را نوشتند.

بر اساس چه اتهاماتی این حکم صادر شده است؟

"اجتماع و تبانی علیه نظام" و "تبلیغ علیه نظام" بوده است که از تبلیغ علیه نظام تبرئه شدم. برای اجتماع و تبانی موارد زیادی را ذکر کرده اند که یک نمونه اش این است که گفته اند در تجمعات شانزده آذر حضور داشتم و این خیلی جالب است چون من اصلا در آن روز در دانشگاه نبودم. اما در پرونده ای که برایم تشکیل داده اند نوشته اند که من جزء اعضای مرکزی انجمن بوده ام و جلسه تشکیل داده ام و شورای عمومی را آن روز برای تجمع فرستاده ایم. موارد اتهامات هم فعالیت در ستاد هشتاد و هشت و جبهه مشارکت بوده است اما در کل بیشتر اتهامات مربوط به مسائل دانشجویی بوده است. یکی مراسم شانزده آذر بود و یکی دیگر هم مراسم سخنرانی آقای زاکانی و مناظره ایشان با آقای قنبری بود که آقای قنبری نیامدند و دانشجویان در آن روزحضور فعالی داشتند و اجازه ندادند که آقای زاکانی صحبت کنند.

شما بعد از انتخابات سال گذشته هم یکبار بازداشت شدید. می توانید در این خصوص هم توضیح بفرمایید.

درهیجده تیرماه بازداشت شدم. آن روز با یکی از دوستان قدیمی ام در امیرآباد قرار داشتیم و یک دیدار کاملا غیرسیاسی بود و ایشان یکی از دوستان قدیم دانشگاهی بود که مدتی از حال هم خبر نداشتیم و قرار گذاشته بودیم همدیگر را ببینیم که بعد از اینکه به خانه برگشتم ریختند خانه و من را بازداشت کردند که با چشم بند من را بردند که تقریبا پنجاه و چهار روز در بازداشت و سلول انفرادی و تحت بازجویی بودم. جالب اینکه یکی از صحبتهایشان این بود که می گفتند من با سازمان مجاهدین خلق ارتباط دارم بدون اینکه دلیل و مدرکی داشته باشند و فشار می آوردند که اعتراف تلویزیونی بگیرند و من بگویم که با مجاهدین خلق ارتباط داشتم.

بعد از اینکه تن به این اعتراف ندادید چه کردند؟

خیلی مورد ضرب و شتم قرار گرفتم و دماغ و دندانم را شکستند. پایم هم دچار پارگی شد و کتفم هم در رفت که هنوز هم اثرات آنها هست. خلاصه به شیوه های مختلف کتک خوردم...

آیا بعد از آزادی باز هم دستگیر شدید؟

روز عاشورا بازداشت شدم و بازجویی کردند که البته چون من را در جایی بازداشت نکرده بودند و جلوی منزل بازداشت شده بودم نتوانستند چیزی هم به من نسبت بدهند بخاطر همین دوباره رفتند سراغ پرونده های گذشته که برایم باز کرده بودند که مربوط به همان امیرکبیر بود. سه سال هم مربوط به فعالیت های امیرکبیر بود.

فعالیتهایتان همان فعالیت های در انجمن اسلامی بود؟

من از دانشگاه امیرکبیر اخراج شدم و بعد از ورود به دانشگاه علامه طباطبایی در مقطع کارشناسی ارشد رشته فلسفه، عضو انجمن اسلامی این دانشگاه شدم. که کلا با فعالیت های انجمن برخورد می کردند البته من فعالیتی نداشتم و فعالیت های انجمن در چند تجمع خودنمایی می کرد یک تجمعی بود که برای بازداشت بچه هایی که نشریات را درآورده بودند و یکی هم برای تشییع جنازه شهدا بود که تریبون آزاد گذاشته بودند و دیگری هم حضور احمدی نژاد در دانشگاه بود. که اتهامات من در بازجویی ها در خصوص همین موارد بود.

می دانم که الان شرایط سختی را می گذرانید اما اگر اجازه دهید در مورد حمله نیروهای امنیتی به منزل که "منجر" به فوت مادرتان شد صحبت کنیم. می توانید در این مورد بفرمایید؟

آن روزی که به منزلمان حمله کرده بودند من منزل نبودم. پدربزرگ و مادربزرگم از کار افتاده هستند و معمولا برای کمک به آنها به منزلشان می رفتم و آن شب هم بر همین منوال رفتم خانه اشان و دیر وقت بود در آنجا ماندم. که بعد خواهرم همه ماجرا را تعریف کرد و گفت ساعت چهار صبح در خانه را می زنند بعد خواهرم در را باز نمی کند که آنها شیشه را می شکنند و داخل می شوند و داد وبیدا می کنند و تمام وسائل را به هم می ریزند و یکسری کتاب و وسائل شخصی من را با خودشان می برند. جالب این است که هربار که اینها مرا احضار کردند من خودم مراجعه می کردم اما این بار هیچ تماسی جهت احضار با من گرفته نشد که هنوز باورم نمی شود و در شوک هستم. همان موقع مادرم دچار حمله قلبی می شود بعد از اینکه در بیمارستان بستری شدند متاسفانه چهار روز بعد فوت می کنند. من هنوز نمی دانم از طرف چه ارگانی و به چه دلیلی آن موقع شب یک عده لباس شخصی می ریزند خانه، اگر تلفن می کردند و نامه می دادند که من به جایی مراجعه کنم من که همیشه خودم می رفتم دیگر این کارها نیاز نبود. نمی دانم چی بگم...

آن موقع که به خانه حمله کردند هیچ حکمی به خواهر یا مادرتان نشان ندادند؟

نخیر هیچ حکمی نشان ندادند. الان من در خانه وضعیت بغرنجی دارم پدر و اعضای فامیل من را مسبب مرگ مادرم می دانند. وضعیت روحی خودم هم بد است و هنوز از مرگ مادرم در شوک هستم و الان زندان را به بیرون ترجیح می دهم.

آیا شکایتی در این مورد کرده اید؟

با وکیلم صحبت کردم و قرار شد یک شکایت نامه ای تنظیم کنند و پیگیری کنند.

آیا صحبتی با کسانی که باعث فوت مادرتان شدند دارید؟

والله نمی دانم چه بگویم تا قبل از اتفاقاتی که برایم بیافتد فکر می کردم آقایان ذره ای اعتقاد به دین اسلام و اخلاق دارند. تصور می کردم یک سوء تفاهمی بین ما هست که با گفتگو قابل برطرف شدن است. اما بعد از این جریانات و بخصوص بازجویی های که من گذراندم و کتک هایی که خوردم متوجه شدم اینها به هیچ چیز اعتقاد ندارند. مخصوصا در بازجویی های اخیر که اصلا رفتار خوبی نداشتند و من را مورد شکنجه قرار دادند. بارها اینقدر کتک می خوردم که از هوش می رفتم و علاوه بر همه اینها در تمام مدت هم ممنوع الملاقات و ممنوع از هواخوری و تلفن بودیم و شرایط بسیار سختی بود. قبلا فکر می کردم که اینها به یک چیزی معتقد هستند اما با این برخوردها بخصوص حمله ای که به خانه امان کردند و باعث شدند مادرم فوت کنند می بینم اینها نه از دین نه از انسانیت و نه از هیچ چیزی بو نبرده اند.

با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس گذاشتید.

محكوميت پخش اعترافات اجباری دستگیرشدگان از تلویزیون

هوتن كيان وكيل سكينه آشتياني همراه با سجاد پسر سكينه
کمیته بینالمللی علیه سنگسار و اعدام :شو تلویزیون جمهوری اسلامی علیه سکینه و دستگیرشدگان این پرونده
صدا و سیمای جمهوری اسلامی در برنامه خبری هشت و سی (دوشنبه شب) ویدئوی اعتراف گیری از زندانیان توسط وزارت اطلاعات را پخش کرد. در این برنامه سکینه محمدی آشتیانی، سجاد، هوتن و دو خبرنگار آلمانی متعلق به روزنامه ”بیلد ام زونتاگ“ (Bild Am Sonntag) وادار شدهاند که علیه خود اقرار کنند. روز ١٠ اکتبر دو خبرنگار آلمانی و هوتن کیان و سجاد قادرزاده پسر سکینه در حالیکه در دفتر هوتن مشغول مصاحبه بودند، دستگیر شدند. سجاد و هوتن بلافاصله تحت شکنجه قرار گرفتند و تاکنون از ملاقات و نیز از گرفتن وکیل محروم بودهاند. دو روزنامهنگار آلمانی نیز به جرم! مصاحبه با هوتن و سجاد هم‌چنان در زندان بهسر میبرند. هدف جمهوری اسلامی از نمایش این برنامهاین است که افکار عمومی را علیه سکینه محمدی و مینا احدی برانگیزد اما علیرغم همه تلاشی که برای ساختن این برنامه کرده است، حتی خود برنامه تصویری قوی از کمپین جهانی نجات سکینه و تصویری رزمنده از مینا احدی و اقدامات انسانی و افشاگری هایش علیه جمهوری اسلامی میدهد! همینجا برای روشن شدن اذهان عمومی لازم است گفته شود که دو خبرنگار آلمانی مطلقاً به درخواست کمیته بینالمللی علیه سنگسار و یا مینا احدی به ایران نرفتهاند. این دو خبرنگار برای تهیه گزارش و مصاحبه از جانب روزنامه مربوطه به ایران سفر کردهاند و با مینا احدی تماس گرفته و برای تماس با سجاد از او کمک خواستند و زمانی که به ایران رفتند از مینا احدی برای ترجمه کمک خواستند. اقرار گرفتن زیر فشار و شکنجه از دستگیر شدگان یک سیاست نخ نمای جمهوری اسلامی است. مقامات مختلف جمهوری اسلامی در طول پنج ماه گذشته و تحت فشار یکی از قدرتمندترین کمپینهای جهانی که با ابتکار مینا احدی و کمیتههای بینالمللی علیه اعدام و سنگسار شروع شد، اظهارات ضد و نقیض زیادی داشتهاند و به هر دری زدهاند بیآبروئی بیشتری برای خود به بار آوردهاند. بارها خود را برای قتل سکینه آماده کردند اما فشار این کمپین جهانی آنها را عقب زد. این اقدام نیز منجر به رسوائی بیشتری برای رژیم و گسترش مبارزه برای نجات سکینه و سایر دستگیر شدگان خواهد شد. ما اقدام جمهوری اسلامی در وادار کردن زندانیان به اعتراف علیه خودشان، را شدیدا محکوم میکنیم و از همه مردم دنیا، از سازمانها و نهادهای بینالمللی میخواهیم که جمهوری اسلامی را محکوم کنند و خواهان آزادی فوری سکینه، سجاد، هوتن و دو خبرنگار آلمانی و همینطور تمام محکومین به سنگسار بشوند و فعالیتهای خود را برای نجات آنها گسترش دهند.

۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

20آبان :نسرين ستوده: تا رسيدن به خواسته‌هايم در اعتصاب غذا مي‌مانم

مردمک :همسر نسرين ستوده، وکيل دادگستری و مدافع حقوق زنان و کودکان از ادامه اعتصاب غذای خانم ستوده در زندان خبر داد.

رضا خندان که پس از گذشت دو ماه و نيم از زمان دستگيری خانم ستوده، توانست پنجشنبه 20 آبان ماه برای نخستين بار با او 10 دقيقه ملاقات کابينی داشته باشد، گفت که همسرش قبل از زندان 57 کيلو وزن داشته، اما در مدت بازداشت حدود 13 کيلو لاغر شده است.

به گزارش پايگاه خبری مدرسه فمينيستي، آقای خندان افزود: «ديگر چهره او برايم قابل تشخيص نبود.»

خانم ستوده در ملاقات کابينی خود به همسرش گفته است که در مدت اعتصاب غذا، دو بار زير سرم رفته است.

اين وکيل دادگستری که پيش از اين از سوم مهر تا اول آبان در اعتصاب غذا بود، در ملاقات با همسرش اعلام کرده است که به درخواست دوستان و وکلايش اعتصاب غذای خشک خود را شکسته ولی تا رسيدن به خواسته‌هايش، اعتصاب غذا را به صورتی که فقط از آب استفاده کند، ادامه خواهد داد.

خانم ستوده در اين روز علاوه بر همسرش، خواهر و برادر خود را نيز ملاقات کرده است.

نسرين ستوده که وکالت بسياری از فعالان سياسي، به‌ويژه پس از انتخابات خرداد 1388 را برعهده دارد، از 13 شهريور در پی احضار کتبی به دادسرای اوين بازداشت شد.

دستگيری او موجی از اعتراض‌های نهادها و چهره‌‌های فعال حقوق بشر را به همراه داشت که همگی خواستار آزادی او شدند.

در آخرين واکنش‌ها، روز چهارشنبه 19 آبان ماه، مارکوس لونينگ، مسئول امور حقوق بشر در دولت آلمان، بازداشت اين وکيل دادگستری را نمونه‌ای از «برخورد سيستماتيک دولت ايران با مدافعان حقوق بشر» در ماه‌ها‌ی گذشته توصيف کرد و از جمهوري‌اسلامی خواست که او را آزاد کند.

پيش‌تر هم کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران، با انتشار بيانيه‏‌ای از کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته بود تا از مقام‌های ايرانی بخواهند سلامتی نسرين ستوده را تضمين و او را آزاد کنند.

شيرين عبادي، برنده جايزه صلح نوبل که از موکلان خانم ستوده بوده است هم از ناوی پيلاي، کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواسته است که در خصوص گزارش ها مبنی بر آزار او و ساير وکلای حقوق بشر ايرانی اقدام کند.

به گفته همسر نسرين ستوده، تاکنون سه مقام قضائی و امنيتی قول داده‌اند که او را با «تبديل قرار» آزاد کنند ولی هيچ‏کدام به وعده‌هايشان عمل نکرده‌اند. پيش‌تر آقای خندان گفته بود پرونده همسرش شرايط عادی را طی نمي‌کند.

قرار است خانم ستوده، روز 24 آبان به اتهام «اقدام عليه امنيت ملی»، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنيت ملی» و «همکاری با کانون مدافعان حقوق بشر» محاکمه شود.

اين فعال حقوق زنان و کودکان، برنده جايزه بين‌المللی حقوق بشر از کميته بين‌المللی حقوق بشر ايتاليا در سال 2008 است.

ضرب و شتم محمد نوری زاد،تاج زاده، مومنی، کرمی، رجبی و بسیاری دیگر به دست مامورین وزارت اطلاعات

سایت محمد نوری‌زاد، یادداشتی را به قلم وی منتشر کرد که وی در آن از شکنجه خود و چند زندانی دیگر و توهین ماموران امنیتی به خانواده خود خبر می دهد.

۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

«انتقال زندانیان سياسی زن به قرنطينه متادون بند نسوان اوین» ـ۷ کلیک

وب‌سايت کلمه، نزديک به مير حسين موسوی، گزارش داد که تمامی زندانيان سياسی زن در زندان اوين به قرنطينه متادون بند نسوان اين زندان منتقل شده‌اند. اين گزارش در حالی منتشر شده است که در روزهای گذشته، ارتباطات تلفنی زنان زندانی سياسی قطع شده بود. وب‌سايت کلمه زمان انتقال زندانيان سياسی زن به قرنطينه متادون زندان اوين را چهارشنبه شب هفته گذشته ذکر کرد و افزود در حال حاضر، تمامی ارتباطات و تماس‌های آنان با دنيای خارج قطع شده است.

۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

Steningsdömda kvinnan i Iran
Foto: AP Sakineh Mohammadi Ashanti hotas av dödsstraff genom stening.
Skriv ut Textstorlek
1 Bloggar5rekommendationerDela med andra:DN Teman i artikelnAmnesty,Iran Steningsdömda kvinnan i IranSenaste nyttDödsdömd ”visades upp” i iransk tvSverige protesterar mot steningen”Riskerar att stenas till döds på fredag”Son till dödsdömd fruktar avrättningSakineh dömd till 99 piskrappDödsdömds son vädjar om stödSakineh får inte längre ta emot besökAhmadinejad vill inte orsaka Brasilien ”problem””Sakineh bekänner mord i tv”Människorättsadvokat fick fly IranAnnons:
Sakineh kan komma att avrättas på onsdag
Uppdaterat i dag. 16:20. Publicerat i dag. 09:45

Den iranska tvåbarnsmamman Sakineh Mohammadi Ashanti kan komma att avrättas i morgon, onsdag. Sista hoppet ligger på världens regeringar, uppger den internationella kommittén mot stening i ett pressmeddelande.

Enligt den internationella kommittén mot stening (ICAS) nåddes man på måndagen av nyheten att de iranska myndigheterna gett klartecken om avrättning till Tabriz-fängelset, där Sakineh sitter fängslad.

ICAS uppmanar nu världens regeringar att sätta press på Iran för att stoppa avrättningen.

Annons: Enligt Amnesty International har Sakineh Mohammadi Ashanti inte fått ta emot besök sedan i augusti. Dessutom uppges att hennes försvarsadvokat sitter fängslad, något som iranske statsåklagaren ska ha bekräftat på måndagen.

”I nuläget finns det dessvärre inget som hindrar de iranska myndigheterna från att verkställa avrättningen, annat än att det strider mot internationella rättsprinciper att döma någon till döden för påstått äktenskapsbrott. Visserligen har myndigheterna lovat en översyn av de olika turerna i hennes fall, men det verkar mest vara ett spel för gallerierna”, skriver Elisabeth Löfgren, pressekreterare vid Amnesty Internationals svenska avdelning, i ett mejl till DN.se.

Enligt iranska myndigheter dömdes Sakineh Ashtiani 2006 till döden genom stening för äktenskapsbrott och inblandning i mord på sin man.